سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تولد یک عشق به نام مهان (سه شنبه 87/11/29 ساعت 9:34 عصر)

تق تق تق ...مهان متولد شده بود،اما اینجا هوایی برای نفس کشیدنش نداشت،از زور بی هوایی کبود شده بود،ضربه ها یکی یکی به پشتش می خورد تق تق تق...،یه چیزی گلوش رو فشار می داد هنوز،شاید یه فریاد که زبونی برای گفتنش نداشته. صدای تق و تق داشت خاموش می شد و مهان ما هم...

آسمون اذن فریاد زدن داد:

بخوان به نام پروردگاری که تو را آفرید بخوان...

و من خواندم، ترانه ی هستی را:

ربی ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعلنی من لدنک سلطانا نصیرا                                            

  حالا که پا به زمین می ذارم قلبم در تسخیر تو باشه،و یارم تو باش...

و...

خدا خندید.

 

خدایا مهان رو به تو سپردم،رحم کن و آغوشت رو برایش باز کن.





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 64 بازدید
    بازدید دیروز: 10
    کل بازدیدها: 27645 بازدید
  • درباره من

  • جک های روز
    سینا محسنیان
    اس ام اس جک یوزارسیف جدید جک ترکی اس ام اس، جک و پیامک عاشقانه، عکس، موبایل، sms
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •